کیفرخواست مرد جوانی که در جریان درگیری مرتکب قتل شده بود صادر شد
به گزارش نمابان و به نقل از هفت صبح، بامداد روز شنبه شانزدهم تیرماه ۱۴۰۳، درگیری مرگباری میان چند مرد جوان در یک کافهباغچه واقع در محله کن تهران رخ داد که توسط مردم حاضر در محل به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد. تیم جنایی بلافاصله به محل حادثه اعزام شد و با جسد مرد جوانی مواجه شد که بر اثر دو ضربه چاقو جان خود را از دست داده بود. بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که مقتول که پیشتر سابقه شرارت در غرب تهران داشته، در جریان نزاعی با مرد سابقهدار، قربانی جنایت شده است.
تحقیقات اولیه نشان داد نزاع میان مقتول و قاتل، که هر دو از مشتریان کافه بودند، به دلیل «چشم در چشم شدن» و «فحاشی» آغاز شده و در عرض چند دقیقه به جنایت ختم شده است. قاتل که سابقه کیفری داشته و همزمان با پابند الکترونیک تحت نظارت قضایی از زندان آزاد شده بود، با چاقویی که همراه داشت به مقتول حمله کرد و پس از وارد کردن دو ضربه مهلک به گردن او، از صحنه جرم متواری شد.
تیم تحقیق با بهرهگیری از روشهای نوین کشف جرم و اقدامات اطلاعاتی گسترده، دریافتند که متهم بلافاصله پس از ارتکاب جنایت مخفیانه راهی شهر خوی شده و قصد داشته بهصورت غیرقانونی از کشور خارج شود. مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تمرکز بر اطلاعات بهدست آمده، بهسرعت وارد عمل شدند و پس از یک تعقیب و مراقبت دقیق، مرد جنایتکار را در عملیات ضربتی در شهر خوی بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی، تحت بازجوییهای گسترده قرار گرفت و در نهایت، رویداد روز حادثه را بهطور کامل تشریح کرد. او توضیح داد که چند ماه پیش به دلیل پرونده سرقت دستگیر شده و پس از آزادی با پابند الکترونیک، همواره تحت نظارت بوده است. با وجود محدودیتها، او در آن روز به کافهباغچه مراجعه کرد.
متهم گفت:«آن روز وقتی وارد محله کن شدم، ابتدا قصد نداشتم درگیر شوم، اما مقتول و یکی از دوستانش با موتورسیکلت از کنارم رد شدند و شروع به فحاشی کردند. این رفتار آنها باعث شد که عصبانی شوم، اما تلاش کردم آرامش خود را حفظ کنم و مسیر خود را ادامه دهم. بعد از چند دقیقه متوجه شدم آنها وارد کافهباغچه شدهاند. مکان کافه برای من آشنا بود و میدانستم که معمولا جمعیتی در آن حضور دارد. با این حال، نمیتوانستم بیتفاوت باشم؛ احساس میکردم باید به نحوی واکنش نشان دهم.»
او افزود که قبل از ورود به کافه، مسیر را با دقت بررسی کرده و از حضور دیگر مشتریان مطلع شده بود تا بتواند درگیری را کنترل کند. در نهایت، با چاقویی که همراه داشت، وارد کافه شد و به مقتول نزدیک شد:«وقتی به او رسیدم، بلافاصله متوجه شدم که امکان جلوگیری از تنش وجود ندارد.
نمیخواستم کشتن او را بهعنوان هدف اصلی در نظر بگیرم، اما لحظهای که مواجهه مستقیم صورت گرفت، کنترل عصبانیتم از دستم خارج شد. دو ضربه به گردن او زدم و پس از مشاهده سقوطش، سریعا از محل خارج شدم. اضطراب و ترس از پیامدهای کارم تمام وجودم را فرا گرفته بود.»
متهم همچنین جزئیات فرار خود را شرح داد: «با یکی از اقوام نزدیکم به صورت مخفیانه از محل گریختم و تصمیم داشتیم تا شبانه به ترکیه فرار کنیم. هر حرکت و هر تصمیم من در آن لحظه تحت تأثیر ترس و نگرانی شدید بود. میدانستم که با پابند الکترونیکی محدود شدهام و در عین حال با شرایط پرتنش و مخاطرهآمیزی روبهرو شدهام. قبل از رسیدن پلیس، مسیرهای خروجی را با دقت انتخاب کردم، اما در نهایت در یک قدمی فرار توسط مأموران دستگیر شدم.»
با تکمیل بازجوییها، تیم جنایی با دستور قاضی محسن اختیاری، بازپرس ویژه قتل شعبه اول دادسرای امور جنایی، بازسازی صحنه جرم را انجام داد. بررسیها نشان داد که مقتول در جریان درگیری هیچ گونه امکان دفاع موثر نداشته و حمله قاتل با دقت و برنامهریزی صورت گرفته است. فیلمهای دوربینهای مداربسته اطراف کافه نیز نشان دادند که متهم پیش از ورود به محل، رفتار مقتول و دوستانش را زیر نظر داشته و با آگاهی کامل اقدام به درگیری کرده است.
با پایان مراحل بازپرسی و جمعآوری شواهد، قاضی اختیاری قرار جلب به دادرسی و صدور کیفرخواست برای متهم را صادر کرد. در کیفرخواست صادره، مرد جوان به اتهام مباشرت در قتل عمدی متهم شناخته شد و پرونده برای رسیدگی در دادگاه کیفری یک استان تهران آماده شد. به این ترتیب، متهم به زودی در مقابل قضات دادگاه حاضر شده و فرصت دفاع از خود را خواهد داشت.
بر اساس مشاهدات مأموران و اظهارات شاهدان، کافهباغچه محل حادثه بهگونهای بود که نور کم و فضای بسته، موجب شد شدت تنش افزایش یابد. مقتول که پیش از رسیدن قاتل مشغول گفتوگو با دوستان خود بود، هیچگونه توقعی برای چنین درگیریای نداشت. متهم با ورود آرام و حسابشده خود، ابتدا موقعیت را ارزیابی کرد و سپس تصمیم گرفت وارد نزاع شود. فضا به قدری تحت فشار روانی بود که دیگر مشتریان کافه نیز توان واکنش نداشتند و تنها نظارهگر ماجرا بودند.
همچنین بررسیها نشان داد که متهم پیش از ارتکاب جنایت، مسیر فرار و نقاط احتمالی کمین مأموران را به دقت سنجیده بود. انتخاب این مسیرها و برنامهریزی برای خروج مخفیانه، نشاندهنده آگاهی او از پیامدهای اعمالش بود.
بدون دیدگاه