محسن چاوشی با «زندان‌بان» باز هم دل‌ها را به تسخیر درآورد؛ صدایی که نمی‌توانی فراموشش کنی!

محسن چاوشی، هنرمند بی‌بدیل موسیقی ایران، با انتشار آهنگ تازه «زندان‌بان» بار دیگر توانست دل میلیون‌ها هوادار خود را به وجد بیاورد و فضای موسیقی کشور را تحت تاثیر قرار دهد.

محسن چاوشی با «زندان‌بان» باز هم دل‌ها را به تسخیر درآورد؛ صدایی که نمی‌توانی فراموشش کنی!

محسن چاوشی حسینی، یکی از هنرمندان برجسته و بی‌بدیل موسیقی ایران، بار دیگر با اثری جدید قلب مخاطبان را تسخیر کرد. آهنگ زیبای «زندان‌بان» به تازگی منتشر شده و به سرعت توانسته بین طرفداران این خواننده محبوب، جایگاه ویژه‌ای پیدا کند.

زندگینامه‌ای کوتاه از هنرمند همیشه محبوب

محسن چاوشی متولد ۸ مرداد ۱۳۵۸ در خرمشهر، خواننده‌ای است که صدای او از همان ابتدا دل‌ها را جذب کرده است. او نه تنها خواننده، بلکه آهنگساز، ترانه‌سرا و تنظیم‌کننده‌ای ماهر در سبک‌های پاپ و راک نیز می‌باشد. از همان نوجوانی عشق و علاقه‌اش به موسیقی آغاز شد. پس از دریافت دیپلم حسابداری و پایان خدمت سربازی، محسن در سال ۱۳۸۲ با آلبوم «نفرین» اولین قدم‌های حرفه‌ای خود را در دنیای موسیقی برداشت.

او در سال ۱۳۸۷ پس از دریافت مجوز، درخشش متفاوتی با آلبوم ماندگار «یه شاخه نیلوفر» را تجربه کرد. تاکنون، این هنرمند خلاق بیش از ۱۵۰ قطعه را منتشر کرده که شامل ۱۱ آلبوم و چندین تک‌آهنگ برجسته و ماندگار است.

متن جذاب آهنگ جدید «زندان‌بان»

این آهنگ با احساسی عمیق و کلماتی که از دل برمی‌آید، داستانی زیبا و پر از درون‌مایه‌های عاطفی را روایت می‌کند. متن آن به شرح زیر است:

چند وقته فکر رفتنی اما تعلل می‌کنی…
شاید برای آخرین بار دلتنگی رو حل می‌کنی…
میان این همه سراب، به اعتبار ما بخند…
دلم گرفته از همه، پای درد دلا بخند…

 

مسیر درخشان محسن چاوشی و تحولی در موسیقی

محسن چاوشی با توانایی منحصر به فردش، اثری خاص با عنوان «زندان‌بان» ارائه کرده که حال و هوای تازه‌ای به فضای موسیقی بخشیده است. این ترک به واسطه صدای گیرای او و پیام عمیقش، به قلب شنوندگان رسوخ کرده و لحظه‌هایی فراموش‌نشدنی را به ثبت رسانده است.

برای شنیدن این آهنگ زیبا، کافیست همین حالا وارد صفحه دانلود شوید و از شنیدن آن لذت ببرید!

محسن چاوشی، زندان بان

اشکات مثل گل توی باد پرپر زدن پرپر شدن
طفلی چشای خوشگلت با گریه خوشگل تر شدن
با ماهیای قرمزت هم دم شدی دریا شدی
وقتی که مردن ماهیات غمگین شدی تنها شدی
من ماهیای قلبتو کشتم که دیوونت کنم
زنجیر ساختم از خودم تا بند این خونت کنم
غمگین شدی ابری شدی ابری شدی تنها شدی
هی پشت ابرای خودت پنهون شدی پیدا شدی
بارون شدی بند اومدی غمگین شدی لاغر شدی
انقدر سوزوندم تورو تا این که خاکستر شدی
طفلی تو که من صاحب تاریکی زندانتم
تاریک تر من چون که من چند ساله زندانبانتم
چند وقته فکر رفتنی اما تعلل میکنی
چند ساله میرنجونمت اما تحمل میکنی
بارون شدی بند اومدی غمگین شدی لاغر شدی
انقد سوزوندم تورو تا این که خاکستر شدی
اصرار من بیهوده بود خاکسترت با باد رفت
من سوختم تا سوختم خاکسترم از یاد رفت

اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

عکس| دکوراسیون زیبا و منحصربفرد خانه عاطفه رضوی و حسین پاکدل