سریالهای «تاسیان»، «آبان» و «شکارگاه» با استقبال چشمگیر مخاطبان، بهعنوان پدیدههای نمایش خانگی امسال شناخته شدند؛ آثاری با روایت متفاوت، بازیهای درخشان و ردپایی ماندگار در ذهن تماشاگران.
تماشای سریال در خانه، دیگر فقط راهی برای پر کردن وقتهای خالی نیست؛ حالا تبدیل شده به بخشی از عادت روزمره ما، فرصتی برای دنبالکردن قصههایی که از دل زندگی آمدهاند و آدمهایی که انگار میشناسیمشان. بعضیشان تلخاند، بعضی طنز، بعضی با معما جلو میروند و بعضی با دل. در ادامه نگاهی انداختهایم به سریالهایی که طی سال گذشته بیشتر از بقیه دیده شدند، بیشتر دربارهشان حرف زده شد و گاهی حتی تا مدتی در ذهنمان ماندند. اگر دنبال یک لیست واقعی از بهترین سریالهای ایرانی نمایش خانگی هستید، جای درستی آمدهاید.
بامداد خمار اقتباسی از یکی از پرمخاطبترین رمانهای بعد از انقلاب است که داستان دختری از طبقه مرفه طهران قدیم را روایت میکند؛ محبوبه دختری جسور و عاشقپیشه که در برابر عرف و سنت میایستد تا با نجاری ساده به نام رحیم ازدواج کند. او با رد خواستگارهای مناسب و ایستادگی در برابر خانوادهاش، تصمیم میگیرد مسیر عشق را تا انتها دنبال کند، بیخبر از آنکه این راه پرپیچوخم، پایان خوشی برایش ندارد.
شکارگاه ماجرای میراعطا خان، افسر قرهسوران را دنبال میکند که همراه خانواده نظامیاش مأموریتی عجیب را در منطقهای مرموز به عهده میگیرد. آنها برای دستگیری راهزنان به شکارگاهی میروند که اهالی از آن با ترس یاد میکنند؛ جایی که افسانه نفرین و ناپدید شدن افراد در آن کمکم رنگ واقعیت میگیرد. فضا و روابط در این داستان بهمرور پرتنش و رازآلود میشود و تماشاگر را با معمایی پیچیده همراه میکند.
یل اسپینآفی از سریال موفق پوست شیر است که اینبار به گذشته رضا پروانه میپردازد؛ شخصیتی محبوب و پیچیده که زندگیاش پر از رازهای ناگفته است. روایت سریال، وقایع پیش از داستان اصلی پوست شیر را بازگو میکند و فرصت دوبارهای میدهد تا مخاطب با بخشهای تازهای از زندگی و شخصیت رضا پروانه روبهرو شود. حضور چهرههای شناختهشده مثل نوید محمدزاده و طناز طباطبایی، یل را به یکی از مورد انتظارترین آثار این سال تبدیل کرده است.
مادرخوانده سریالی پرکشش و چندلایه است که با فضای عاشقانهای به روایت زندگی نسلی گمشده میپردازد. این داستان که در دل درام اجتماعی پرآشوبی پیش میرود، در ترکیه و ایران فیلمبرداری شده است. مادرخوانده با حضور چهرههایی متفاوت و بازیهای احساسی، نگاهی تازه به روابط خانوادگی و عشقهای پنهان دارد. شهاب مظفری در نقش اصلی ظاهر شده و در این سریال، برای اولینبار در قامت بازیگر، نقش شخصیت خودش را ایفا میکند.
کنکل روایتی آرام اما پر از رمز و راز درباره یک کارخانه است که دزدیهای زنجیرهای از مواد اولیهاش، همهچیز را به هم میریزد. در حالی که مدیران سعی دارند ماجرا را پنهان نگه دارند، بالاخره پلیس وارد عمل میشود و یک کارگر را بازداشت میکند؛ اما این فقط شروع ماجرایی است که آرامآرام پرده از اتفاقات نادیده برمیدارد. فضای رازآلود داستان، بازیگران توانمند و لحن واقعگرای کارگردان، این سریال را به اثری تماشایی برای علاقهمندان به قصههای معمایی تبدیل کرده است.
هزار و یک شب با حضور چهرههایی مثل هدیه تهرانی و پرویز پرستویی، یک درام خانوادگی با محوریت رازها و گرههای قدیمی است. مصطفی کیایی پس از تجربه موفق همگناه، بار دیگر به سراغ شبکه نمایش خانگی آمده تا قصهای پرکشش و درگیرکننده را روایت کند. داستانی که به روابط خانوادگی، خاطرات فراموشنشده و اشتباهات تکرارشونده میپردازد؛ درست در دل فضایی واقعگرا با بازیهای حسابشده و کارگردانی دقیق.
جزر و مد روایت زندگی خانوادهای متمول است که در آستانه تولد ۱۸ سالگی پسرشان، با تصمیمی غیرمنتظره روبرو میشوند؛ تصمیمی که پایههای آرامش ظاهری این خانواده را به لرزه درمیآورد. لطیفی که پیشتر هم در آثار تلویزیونی تواناییاش را نشان داده، در این سریال نگاهی روانشناسانه به خانواده و شکافهای عمیق میان نسلها دارد. جزر و مد با پرداخت دقیق شخصیتها به عنوان یکی از بهترین سریالهای ایرانی نمایش خانگی شناخته میشود.
برتا اسپینآفی از سریال خون سرد است که این بار بر داستان یک اسلحه مرموز متمرکز شده. سلاحی که پای کارآگاهی جدی و دقیق به نام سرهنگ صمدی را به ماجرا باز میکند؛ کسی که در جریان پیگیریاش، سرنخهایی تازه پیدا میکند و آدمهایی از طبقات مختلف را به هم متصل میبیند. روایت منسجم، فضاسازی واقعبینانه و حالوهوای رازآلود قصه باعث شده تا برتا برای طرفداران ژانر معمایی انتخابی تماشایی باشد.
محکوم داستانی جنایی با محوریت پروندهای پیچیده است که زندگی چند نفر را بهطور مستقیم تحتتأثیر قرار میدهد. در این میان، هر شخصیت داستانی برای گفتن دارد و حقایقی هست که مدتها پنهان ماندهاند. پژمان جمشیدی در نقشی متفاوت ظاهر شده و در کنار بازیگرانی چون ساره بیات و مهران غفوریان، به جذابیت روایت افزوده. محکوم با نگاهی انسانی به جرم و مجازات، سؤالاتی درباره حقیقت و عدالت در ذهن مخاطب ایجاد میکند.
تاسیان سریال عاشقانهای است که قصهاش را در دل سال ۱۳۵۶ و در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی روایت میکند؛ زمانی پرهیاهو که عشق نهتنها ممنوع که خطرناک است. خسرو، مأمور ساواک، درگیر رابطهای پرشور با شیرین میشود، دختری که به جرم فعالیت سیاسی دستگیر شده. این سریال با فضایی احساسی، داستان دلدادگی در میانه بحران را به تصویر میکشد؛ عشقی که در دل خفقان و ناامنی میجوشد و شخصیتها را در مسیری متفاوت از آنچه تصور میکنند، پیش میبرد. تینا پاکروان پس از خاتون دوباره به سراغ قصهای زنمحور رفته و اینبار از دل دهه پنجاه خورشیدی، روایتی تازه از قدرت عشق و پیچیدگیهای آن را بیرون کشیده است.
ازازیل داستان شوکا مهرجویی را روایت میکند؛ روانپزشکی که در شب تولد همسرش، مانی پاشایی، با ناپدیدشدن مرموز یکی از همسایهها روبهرو میشود. سرگرد بهروز شریفی که مأمور رسیدگی به این پرونده است، با پیگیری سرنخها به زنجیرهای از ناپدید شدنهای مشابه میرسد و کمکم پای رازهایی ترسناک و ماورایی به داستان باز میشود. این سریال نخستین تجربه حسن فتحی در ژانر وحشت بهحساب میآید؛ تجربهای که با کمپینی عجیب در فضای مجازی آغاز شده و با واکنشهایی متفاوت از سوی مخاطبان روبهرو شد.
جان سخت داستان دوستانی است که با وجود اختلافات قدیمی، در یک تور کویرگردی دوباره در کنار هم قرار میگیرند؛ اما این بار اتفاقی هولناک همهچیز را تغییر میدهد: قتل یکی از جوانان. مصطفی تقیزاده که پیش از این با سریال حرفهای توانسته بود توجهها را جلب کند، در جان سخت با اتکا به بازیگرانی جوان اما توانا و داستانی پرکشش، اثری پرفشار و نفسگیر ساخته که در فضای تریلر خانگی کمتر مشابهی دارد. داستانی با گرههایی که یکی پس از دیگری مخاطب را درگیر میکند.
آبان روایت زندگی یک نخبه هوش مصنوعی است که الگوریتمی برای سود در بازارهای مالی طراحی کرده، اما حالا زیر فشار بدهی و تهدیدات سرمایهگذاران، در مسیری خطرناک و ناشناخته قرار گرفته. رضا دادویی در نخستین تجربه سریالسازی خود سریالی عاشقانه و معمایی با تمی جنایی ساختهاند که با حضور بازیگران سرشناس، مخاطب را از همان قسمتهای نخست درگیر فضایی پر از تنش و احساسات میکند. داستانی که با هوشمندی سوار بر مد روز ژانر ملودرام در سریالسازی است.
زخم کاری با اقتباس از رمان بیست زخم کاری و الهام از آثار شکسپیر، یکی از متفاوتترین سریالهای نمایش خانگی است. محمدحسین مهدویان در این اثر چندفصلی با خلق شخصیتی به نام مالک، سفری را آغاز میکند که از قدرتطلبی شروع شده و به جنون و فروپاشی ختم میشود. از فصل اول با رنگ و بوی مکبث تا فصل دوم با الهام از هملت و در نهایت فصل چهارم با نشانههای آشکار از اتللو، این سریال مسیر سقوط یک مرد را به تصویر میکشد؛ مردی که میخواست بازی قدرت را ببرد اما اسیر عشق، انتقام و توهم شد. حضور بازیگران قدرتمند و اجرای درخشان جواد عزتی این اثر را به یکی از بهترین سریالهای ایرانی نمایش خانگی تبدیل کرده است.
بدون دیدگاه