حمیدرضا پگاه بازیگر سینما و تلویزیون در ۱۱ دی ۱۳۵۰ در شهر تهران در خانوادهای هفت نفره به دنیا آمد، وی دارای سه خواهر و یک برادر است و فرزند دوم خانواده به شمار میآید
همچنین بخوانید:
چیدمان لوکس خانه سوسن پرور و همسر عاشقپیشهاش بعد از ۱۳ سال مخفیکاری / از لوسترهای شاهانه تا مبلمان و میز ناهارخوری ست ..
مامک جمشیدی خواهر پژمان: حواشی اخیر زیر سر ژاله صامتی است…
همخوانی مرجانه گلچین بازیگر سریال بامداد خمار با آهنگ عاشقانه در کنسرت؛ چقدر عاشقونه میخونه…
حمیدرضا پگاه بازیگر سینما و تلویزیون است. وی فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۷۲ با بازی در سریال ضلع ششم به کارگردانی مسعود فروتن آغاز کرد.

وی در تلویزیون با سریال «با من بمان» و سریال «تفنگ سر پر» شناخته شد. با من بمان سریالی است به کارگردانی حمید لبخنده که در سال ۱۳۸۰ به سفارش شبکه ۳ سیما ساخته شد؛ و در سال ۱۳۸۱ به روی آنتن رفت. در این سریال بازیگرانی مانند یکتا ناصر، افسانه بایگان، سام درخشانی ایفای نقش کردند.
تفنگ سر پر داستان مرد جوانی به نام غیبیش (با بازی حمیدرضا پگاه) است که در زمان جنگ جهانی اول زندگی میکند. در این دوران به دلیل خودکامگی خانها، حکام محلی، رجال درباری، شاهزادگان قاجار و بیگانگان اشغالگر، روزگار مردم بهسختی و تیرگی میگذرد. این سریال در فاصله سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۳۸۱ در گروه فیلم و سریال شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران به کارگردانی امرالله احمدجو ساخته شد و در سال ۱۳۸۱ پخش گردید.
حمیدرضا پگاه دارای صدای خوبی است و چندین دفعه به او پیشنهاد مجریگری شده است که وی مخالفت کرده است. کمترین دستمزدش در همان کار اولش بود که ماهی پنجاههزار تومان گرفت. در فیلم «چند تار مو» به کارگردانی ایرج کریمی هم افتخاری و رایگان بازی کرد.
وی با نغمه نادری کارگردان تئاتر ازدواجکرده است و اکنون صاحب یک دختر به نا حنا پگاه هستند. همسر وی میگوید که حمیدرضا بسیار خانوادهدوست است و وقت خود را تلف نمیکند و اوقاتی که بیکار است و وقت آزاد دارد، در خدمت خانواده است.

وی به فوتبال علاقه خاصی دارد و در دوران کودکی عضو تیم نونهالان راهآهن سپس نوجوانان پاس و جوانان پرسپولیس بود؛ اما وی دچار مصدومیت شد و رباط صلیبی و مینیسک پایش پاره شد و بهاجبار ورزش را کنار گذاشت. حمیدرضا پگاه عاشق سوارکاری و شنا است و سوارکاری را خوب بلد است.

وی از کارهای کیشلوفسکی خوشش میآید و فیلم «لیلا» ساخته داریوش مهرجویی را خیلی دوست دارد. یکی از فیلمهای موردعلاقهاش هم «گوزنها» ست. از هنرهای تجسمی خوشش میآید. وی میگوید زمانی که خوابش بیاید و شرایط خوابیدن مهیا نباشد بدترین ساعت زندگی وی است و رابطهی خوبی با سیبیل گذاشتن ندارد و تا حد ممکن در گریم هم از سبیل گذاشتن دوری میکند.




بدون دیدگاه