6 ساعت پیش ساعت: ۱۸:۰۳ | بازدید: 235 رده‌بندی سنی:15+

روح این خانه در دل قصه‌هایم جاری است

در هر کوچه‌ی این شهر، خانه‌ای هست که قصه‌ای برای گفتن دارد؛ قصه‌ای از روزگاری دور یا نزدیک، تلخ یا شیرین، کوتاه یا بلند.

بعضی از این خانه‌ها اما، فرق دارند. دیوارهایشان فقط خاطره نگه نمی‌دارند، بلکه خود، بخشی از حافظه‌اند؛ حافظه جمعی. مثل خانه‌ای در دل خیابان سرچشمه، که هر آجرش دفتری‌ست از قصه‌های کودکی ما؛ خانه‌ای که حالا دیگر فقط خانه نیست، خانه‌ی قصه شده. از خیابان سرچشمه که پایین بروی، بعد خیابان جاویدی را رد کنی و به خیابان هداوند برسی، چشم‌ات می‌افتد به تابلویی کوچک که با خطی ساده نوشته: «بن‌بست شیرازی». بن‌بستی باریک، بی‌ادعا، درست مثل همان کوچه‌هایی که در سال‌های نه‌چندان دور، بچه‌ها برای آشتی، آرام درشان قدم می‌زدند. چند قدم که جلوتر بروی، درِ کوچک قدیمی سمت چپ چوبی پیداست. نه تازه‌ساز است، نه چشم‌گیر، اما محکم ایستاده، درست مثل صاحب قصه‌هایش. پشت همین در، خانه‌ای‌ست که زمانی خانه‌ی هوشنگ مرادی کرمانی بود؛ نویسنده‌ای که قصه‌هایش، مثل مربای شیرین، مزه‌ی دوران ما را عوض کرد.


شناسه ویدیو: 6099
۲۱ تیر ۱۴۰۴
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه