محمدرضا رهبری بازیگر سریال «بچه مهندس4» گفت: وقتی این نقش به من پیشنهاد شد احساس کردم این شخصیت وجه های مشترکی با شخصیت من دارد و از خودم خیلی دور نیست. از لحاظ درونی و اخلاقی و حتی فیزیکی.
قبل از اینکه به «بچه مهندس 4» برسیم می فرمائید که از چه سالی وارد حیطه بازیگری شدید و در چه کارهایی حضور داشتید؟
از سال 81 کلاس بازیگری می رفتم و بعد از آن در دانشگاه بازیگری خواندم. البته تربیت بدنی خواندم اما تغییر رشته دادم و بازیگری تئاتر خواندم. قبل از اینکه وارد دانشگاه شوم و قبل از کلاس بازیگری در تئاتر بازی می کردم. اولین سریالم گل ریزان بود. در برنامه «موج نو تاکسی» که سال 84 از شبکه دو پخش شد مجری بودم و می توان گفت با آن برنامه معرفی شدم. میوه ممنوعه کار بعدیم بود و نقش سینا را بازی کردم و با آن سریال بیشتر دیده شدم. سریال های به کجا چنین شتابان، عبور از پاییز، پرستاران، راه و بیراه، آخرین بازی و … و همچنین فیلم های سینمایی بهت، ایکس لارج، سرزمین آبی بخشی از کارهایم بود.
-همیشه دوست داشتم بازیگر خوبی باشم تا مجری خوب و هدفم بازیگری بود تا کار اجرا. البته آن برنامه هم اجرای صرف نبود و اجرا بازی بود. بعد از آن هم چند کار اجرا داشتم از جمله ساعت 25 و چند کار دیگر.
-بله، اما بدشانسی که حین بازی در این سریال آوردم از دست دادن پدرم بود. پدر من در سن 50 سالگی و بدون اینکه بیماری قبلی داشته باشند فوت کردند. اگر یادتان باشد نیمه سریال من به یکباره تغییر وزن ناگهانی پیدا می کنم و 10 کیلو وزن کم کردم. از آنجایی که در قصه داشتیم سینا با دوستانی ناباب معاشرت می کند، مخاطبان فکر کرده بودند سینا معتاد شده که تا این اندازه لاغر شده است. از سویی از نظر ذهنی شرایط خوبی نداشتم اما سعی می کردم خود دار باشم و خداراشکر نتیجه هم خوب شد و من برای آن نقش کم نگذاشتم.
-اتفاقا وقتی این نقش به من پیشنهاد شد احساس کردم این شخصیت وجه های مشترکی با شخصیت من دارد و از خودم خیلی دور نیست. از لحاظ درونی و اخلاقی می گویم و حتی فیزیکی. چون فصل یک تا سه این سریال پخش شده بود و ذهنیتی به مخاطب داده بود حس می کردم خیلی با این نقش هماهنگ هستم.
-به صورت متمرکز نه اما می دانستم ماجرا از چه قرار است. خیلی ها به من می گویند تو به بچگی های جواد خیلی نزدیک تر هستی و از نظر ظاهری هم شباهت زیادی با کودکی جواد داری. وقتی هم فیلم نامه را خواندم حس کردم شخصیتش از من دور نیست به خاطر همین شاید جواد جوادی به زندگیم نزدیک تر شده است.
-ببینید من در فیلم سینمایی ایکس لارج نقش منفی بازی کردم یا در سینمایی بهت مردی را بازی می کردم که در پیک موتوری کار می کند و از قشر ضعیف جامعه است. آن نقش از من خیلی دور بود اما سعی کردم باورپذیر ایفایش کنم. قبل از اینکه بچه مهندس 4 پخش شود بازخوردهای خوبی نداشتم و همه ناراحت بودند چونکه جواد جوادی را با بازیگر دیگری دیده بودند و انتظار داشتند آن بازیگر بیاید.
-بله در اینستاگرام دایرکت و کامنت می دادند و بعضا حرف های زشت می زدند و خیلی اذیت شدم و توهین شنیدم. این مدت خیلی سخت گذشت و استرس های زیادی به من وارد شد. چون در فصل های اول و دوم و سوم فاصله زمانی زیادی بوده اما خب فصل 4 ادامه فصل سه در همان زمان بود.
از این موارد تا به حال داشتیم مثل خانم ستاره اسکندری که به جای مرحوم گلدره در سریال نرگس آمد و در خاطرات خانم اسکندری خواندم که چقدر اذیت شده است اما بعد از اینکه چند قسمت پخش شد مردم با او ارتباط برقرار کردند.
برای جواد تصورمان این بود که خیلی طول می کشد تا این ارتباط برقرار شود اما خودم شاهد بودم که از قسمت سه به بعد بازخوردهای خیلی خوبی گرفتم. حتی در صفحه شخصی ام دیدم بازیگر قبلی نقش جواد با توجه به حاشیه های ایجاد شده و نپذیرفتن نقش جواد در ادامه فصل جدید از طرف همان طرفداران نقد شده که بعضا پیام هایشان در کامنت ها و دایرکتم می بینم.
-نه اصلا. قطعا اگر من در فصل سه بازی می کردم و بازیگر قبلی نقش جواد در فصل چهار، این اتفاق برای ایشان هم می افتاد. البته هنوز به نقاط حساس داستان نرسیدیم و برگ برنده قصه رو نشده است و قرار است اتفاق های ویژه و عجیب و غریبی بیفتد که بیننده را سورپرایز کند. فکر می کنم داستان هر چه جلوتر می رود جذاب تر می شود.
بدون دیدگاه